بنیانگذار: املای این کلمه با ذ بوده و به دوشکل سرهم (بنیانگذار/ شکل مرسوم) و بهمراه نیم فاصله (بنیان گذار/ فرهنگ دهخدا) نوشته می شود که نوع متصلش بهتر و صحیح تر است.
معنا: مؤسس،بانی، پایه گذار، کسی که بنیان کار یا چیزی را ایجاد کرده است. // متضاد : بنیان کن [امیر نمازی]
بحبوحه : این کلمه با ح نوشته می شود. در برخی جملات، به اشتباه با «ه» نوشته می شود که غلط می باشد. در تمرین مشق شب نیز برخی دوستان، با « ه » نوشته بودند. [امیر نمازی]
این کلمه به معانی زیر شناخته می شود:
[" اوج، گرماگرم، گیرودار، حین، میان، میانه کار، وسط.
بحبوحة. [ ب ُ ح َ ] (ع اِ) میان و وسط هر چیزی. (ناظم الاطباء). وسط مکان.اصل و میان چیزی. بحبوح. [فرهنگ لغت دهخدا]
- در بحبوحه ؛ در گیراگیر کار. در وسط کار."]
دعوا :
دعوی * این لفظ بر وزن صحرا، به معنای « ادعا » ست.
این لفظ در زبان عربی و متون قدیمی پارسی استفاده می شده است. به مثال های زیر توجه کنید:
دعوی مکن که برترم از دیگران به علم / چون کبر کردی از همه دونان فروتری (سعدی شیرازی)
اگر این لفظ را با فتحه و به شکل صحرا بخوانیم، دو معنا از آن در می آید:
یکی دادخواهی (در اصطلاح حقوقی و دادگستری) دیگری مشاجره و کشمش (در تعبیر عامیانه – که این فرم در داستان به کار می رود.)
پس در تعبیر و استفاده عامیانه و روزمره بهتر است به شکل « دعوا » استفاده اش کنیم چنانکه در نوشته ها نیز به این شکل می نویسند.
ادامه مطلب
درباره این سایت